این متن در ارتباط با قسمت دوازدهم پادکست اینوستپلاس (همه چیز درباره نقدینگی) منتشر شده است.
نقدینگی چیست؟
(در زبان انگلیسی: Money Supply)
بطور خلاصه، جمع پول و شبه پول را نقدینگی میگویند. بنابراین برای درک مفهوم نقدینگی، باید با مفاهیم پول و شبه پول آشنا شویم.
پول چیست؟
(در زبان انگلیسی: Money)
پول از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول، اسکناس و مسکوک (سکه) و بخش دوم، سپردههای دیداری. منظور از سپرده دیداری، همان حساب جاری است که امکان برداشت از آن با دستهچک وجود دارد و در هر لحظه قابلیت خرج کردن دارد.
بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، مقدار کل پول کشور برابر با 500 هزار میلیارد تومان است؛ از این مقدار 57 هزار میلیارد تومان اسکناس و مسکوک و 443 هزار میلیارد تومان سپرده دیداری است. بنابراین از تمام پول موجود در کشور فقط 10 درصد بصورت فیزیکی قابل دسترس است و باقی آن بصورت رقومی (دیجیتال) در بانک است.
شبه پول چیست؟
(در زبان انگلیسی: Near Money)
منظور از شبه پول، حسابهای بانکی است که سود (بهره) دریافت میکنند. (حسابهای کوتاه مدت و بلندمدت) و نام دیگر آن «سپرده هزینهزا» است. یعنی نگهداری چنین حسابهایی برای یک بانک هزینه دارد؛ چرا که باید در ازای نگهداری آن به صاحب حساب سود پرداخت کند.
بنابراین نقدینگی از دو جز پول و شبه پول تشکیل شده است. در حال حاضر میزان نقدینگی در کشور 2600 هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی 2.6 میلیون میلیارد تومان) است. همانطور که گفته شد، از این مقدار 500 هزار میلیارد تومان پول و 2100 هزار میلیارد تومان شبه پول است. بنابراین بخش بزرگ نقدینگی (2100 هزار میلیارد تومان) شبه پول است. به همین دلیل در تشریح بحران بانکی کشور، عمده نگرانیها متوجه بخش شبه پول است؛ چرا که وزن آن در نقدینگی بیشتر است و خطر تبدیل آن به پول و ایجاد ابرتورم وجود دارد.
خلق نقدینگی
نقدینگی توسط دو بخش شبکه بانکی خلق میشود. بخش اول، بانک مرکزی و بخش دوم بانکهای تجاری (نظیر بانک سامان، ملت، صادرات، تجارت و …) در این نوشتار، ابتدا به شرح نحوه خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی پرداخته میشود و پس از آن، نحوه خلق نقدینگی توسط بانکهای تجاری شرح داده میشود.
خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی
برای درک چگونگی خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی، باید با مفهوم ترازنامه بانک مرکزی آشنا شویم.
ترازنامه بانک مرکزی
بانک مرکزی مانند هر شخصیت حقوقی دیگر دارای یک ترازنامه است که وضعیت مالی بانک را نشان میدهد. در سمت راست این ترازنامه داراییهای بانک و در سمت چپ آن بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه ذکر شده است. تصاویر زیر، سمت راست و سمت چپ ترازنامه بانک مرکزی در سال 1396 را نمایش میدهند.
جهت ساده سازی موضوع از بخش حقوق صاحبان سرمایه صرف نظر میکنیم.
بنابراین ترازنامه از دو بخش داراییها (تصویر بالا) و بدهیها (تصویر پایین) تشکیل شده که بر اساس اصول حسابداری، دو جمع ارقام دو بخش مذکور باید برابر باشند.
طرف داراییهای ترازنامه بانک مرکزی
طرف داراییهای ترازنامه بانک مرکزی از موارد زیر تشکیل شده است:
- داراییهای ارزی و ذخایر طلا
- مطالبات بانک مرکزی از دولت: طبق اصول حسابداری، وقتی شخصیت حقوقی الف (در اینجا بانک مرکزی) از شخصیت حقوقی ب (در اینجا دولت) طلب دارد، این طلب در داراییهای شخصیت الف و بدهیها شخصیت ب ثبت میشود. بنابراین مطالبات بانک مرکزی از دولت، در واقع بخشی از داراییهای بانک مرکزی هستند.
- مطالبات از بانک های تجاری
- اقلام دیگر
طرف بدهیهای ترازنامه بانک مرکزی
طرف بدهیهای ترازنامه بانک مرکزی از موارد زیر تشکیل شده است:
- اسکناس و مسکوک
- سپرده قانونی: وقتی شخصی نزد یک بانک تجاری سپرده گذاری میکند، بانک موظف است بخشی از این سپرده (مثلاً 10 درصد از آن) را نزد بانک مرکزی به امانت بگذارد. این مبلغ را سپرده قانونی یا ذخیره قانونی مینامند و مقدار آن توسط شورای پول و اعتبار مشخص میشود. برای مثال اگر شخصی یک میلیون تومان در یک بانک سپردهگذاری کند و رقم سپرده قانونی 10% باشد، بانک موظف است 100 هزار تومان از سپرده شخص را نزد بانک مرکزی نگهداری کند و 900 هزار تومان دیگر را به دیگر مشتریان بانک وام دهد و یا آن را در محلهای مختلفی سرمایهگذاری کند.
- اقلام دیگر
فرآیند خلق نقدینگی
همانگونه که گفته شد، نقدینگی هم توسط بانک مرکزی و هم توسط بانکهای تجاری خلق میشود. خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی به شرح زیر است.
سمت راست ترازنامه بانک مرکزی را منابع پایه پولی و سمت چپ را مصارف پایه پولی نیز میگویند. هر گاه سمت دارایی های بانک مرکزی به هر دلیلی افزایش پیدا کند، پایه پولی جدید و در نتیجه نقدینگی جدید خلق میشود.
مثال 1: همانگونه که ذکر شد، یکی از اقلام طرف دارایی های بانک مرکزی ذخیره طلای آن است. بنابراین اگر بانک مرکزی اقدام به خرید طلا کند و در ازای طلای خریداری شده ریال پرداخت کند، طرف دارایی های آن رشد کرده و در نتیجه پایه پولی و نقدینگی خلق میشوند.
مثال 2: وام دادن بانک مرکزی به دولت – از آنجا که مطالبات بانک مرکزی از دولت (که بخشی از دارایی بانک مرکزی است) را افزایش میدهد – موجب خلق پایه پولی و نقدینگی جدید است.
از آنجا که دو طرف ترازنامه بانک مرکزی باید برابر باشند، رشد طرف دارایی (خرید طلا، وام دادن به دولت و …) موجب رشد طرف بدهی نیز میشود.
خلق نقدینگی توسط بانک های تجاری
فرض کنید مقدار 1000 تومان پایه پولی (نقدینگی) طی فرآیندی که شرح داده شد توسط بانک مرکزی خلق شده و تبدیل به وام به دولت شده است. این مبلغ به حساب دولت در یکی از بانکهای تجاری – مثلاً بانک الف – واریز میشود. تا اینجا خلق نقدینگی فقط توسط بانک مرکزی صورت گرفته است. اگر نرخ ذخیره قانونی 10% باشد، بانک تجاری الف 10% از مبلغ واریز شده (100 هزار تومان) به حساب دولت را باید نزد بانک مرکزی ذخیره کند و 900 تومان باقی میماند. از آنجا که دولت در لحظه به این 900 تومان نیاز ندارد، بانک الف میتواند مبلغ 900 تومان را به مشتریان خود وام دهد.
فرض کنید یک مشتری تمام مبلغ 900 تومان را بصورت وام از بانک الف دریافت کرده و به حساب خود در بانک ب واریز کند. در این صورت بانک ب موظف است 10% از این مبلغ (90 هزار تومان) را نزد بانک مرکزی ذخیره کند و باقیمانده (810 هزار تومان) را به یک مشتری دیگر وام دهد. در مرحله بعد، از این 810 هزار تومان، 81 هزار تومان نزد بانک مرکزی ذخیره شده و 729 هزار تومان تبدیل به یک وام جدید میشود. این فرآیند بارها و بارها تکرار میشود تا در نهایت مبلغ وام پرداختی به صفر برسد.
همانگونه که مشخص است، خلق پایه پولی 1000 تومانی منجر به خلق نقدینگی بسیار بیشتر از 1000 تومان شد؛ چرا که پایه پولی خلق شده بارها و بارها در حسابهای مختلف و نزد بانکهای مختلف واریز شده و بانکها این مبلغ را تبدیل به وامهای جدید میکنند. در این مثال، خلق پایه پولی 1000 تومانی در نتیجه پرداخت وام به دولت تبدیل به 1000+900+810+729+… نقدینگی شده است.
در مثال مذکور مبلغ 1000 تومان را پایه پولی و مجموع وامهای پرداختی را نقدینگی میگوییم. حاصل تقسیم نقدینگی به پایه پولی را نیز «ضریب فزاینده» میگوییم.
بنابراین اگر 1000 تومان پایه پولی داشته باشیم و ضریب فزاینده 7 باشد، در مجموع با خلق 1000 تومان پایه پولی 7000 تومان نقدینگی خلق شده است.
مثال بالا فرآیند خلق نقدینگی توسط بانکهای تجاری – پس از خلق پایه پولی توسط بانک مرکزی – را نشان میدهد.
نکته مهم: تمامی مباحث مطرح شده نوع سادهسازی شده از واقعیت هستند.
تاثیر نرخ بهره
نرخ بهره قیمت پول است. برای مثال، اگر نرخ بهره 20% باشد و شخص قصد دریافت یک وام یک میلیون تومانی داشته باشد، باید یک میلیون و 200 هزار تومان به بانک بازپرداخت کند. در این صورت 200 هزار تومان هزینه اجاره 1 میلیون تومان است. هر چه نرخ بهره بیشتر باشد تقاضا برای پول کمتر است و بالعکس (یعنی پول گرانتر است). در شرایط رکود اقتصادی، بسیاری از افرادی که از بانک وام دریافت کردهاند، موفق به بازپرداخت وام نمیشود و از سوی دیگر بانک موظف است سود بانکی را به سپردهگذاران خود بازپرداخت کند. بنابراین بانکها در چنین شرایطی، مجبور به خلق بیرویه نقدینگی جهت بازپرداخت سود سپردهگذاران هستند.
هر گاه نرخ بهره (قیمت پول) پایین باشد، فعالان اقتصادی دسترسی بیشتری به پول دارند و با وامهای دریافتی میتوانند کسب و کار خود را رشد و توسعه دهند. بنابراین نرخ بهره پایین به نفع شرکتها و کسب و کارهاست و در نتیجه موجب رشد بازارهای سرمایه و سهام میشود.
بانکهای مرکزی و نرخ بهره
در تمام دنیا بانکهای مرکزی با تغییر نرخ بهره بر اقتصاد کلان تاثیر میگذارند. هر گاه یک بانک مرکزی اقتصاد را در وضعیت رکود ارزیابی کند، با کاهش نرخ بهره و افزایش دسترسی فعالان اقتصادی به پول فعالیت اقتصادی را تقویت کرده و اقتصاد را از وضعیت رکود خارج میکند. در نقطه مقابل هر گاه یک بانک مرکزی اقتصاد را در وضعیت تورم ارزیابی کند، با افزایش نرخ بهره و کاهش دسترسی فعالان اقتصادی به پول روند تغییرات در اقتصاد را کند کرده و اقتصاد را از وضعیت تورم خارج میکند.
بنابراین نرخ بهره یکی از عوامل پر اهمیت در اقتصاد کلان است.
رابطه نقدینگی با تورم
در مکتب متعارف اقتصاد، تورم یک پدیده صرفاً پولی فرض میشود؛ یعنی منشا تورم بانک مرکزی و سیستم بانکی در نظر گرفته میشود. در چنین مکتبی، کنترل خلق نقدینگی موجب کنترل تورم میشود و دیگر عوامل موثر بر تورم در نظر گرفته نمیشوند. در عمل امّا منشاء تورم میتواند غیر پولی باشد. فرض کنید رشد قیمت ارز در کشور موجب رشد قیمت بهای تمام شده تولید یک کالا و در نتیجه تورم شود. در این صورت نمیتوان منشا این تورم را نقدینگی دانست.
اینکه چه مقدار از تورم از نقدینگی ناشی میشود و چه مقدار از عواملی غیر از نقدینگی، هنوز کاملاً مشخص نیست.
تورم بعنوان یک پدیده پولی
مثال: در یک اقتصاد فرضی فقط سه عدد بیسکوئیت تولید میشود و سه هزار تومان پول موجود است. در چنین شرایطی، قیمت هر بیسکوئیت 1000 تومان است. اگر در این اقتصاد پول موجود ناگهان به 6000 تومان افزایش پیدا کند، قیمت هر بیسکوئیت مشمول تورم شده و به 2000 تومان افزایش پیدا میکند. در این شرایط میگوییم تورم حاصله منشا پولی دارد.
اگر میزان پول موجود در یک کشور بیش از تولید ناخالص داخلی آن کشور باشد، تورمی با منشا پولی در آن کشور ایجاد میشود.
محو نقدینگی (هدم پول)
در شرایطی که تورمی از جنس پولی در یک کشور ایجاد شده است، راهکار رفع این تورم محو نقدینگی (هدم پول) است. محو نقدینگی صرفاً با بازگشت مطالبات معوق به بانکها ممکن است و راه دیگری ندارد. (خروج نقدینگی از بانک = خلق نقدینگی – بازگشت نقدینگی به بانک = هدم نقدینگی)
بنابراین، برخلاف چیزی که عموم مردم تصور میکنند، افت قیمت ارز یا افت قیمت سهام موجب از بین رفتن نقدینگی نمیشود و تنها راه هدم نقدینگی بازگشت مطالبات معوق به بانک است.
سیاست پولی
مجموعه تصمیمات بانک مرکزی برای پول کشور را سیاست پولی مینامند. سیاستهای پولی دو دسته هستند:
- سیاست پولی انبساطی (Expansionary Policy): فرض کنید در یک اقتصاد فرضی 3 بیسکوئیت و 1000 تومان پول وجود دارد و قیمت یک بیسکوئیت نیز 1000 تومان است. در این صورت فعالان اقتصادی این کشور فرضی به علت در دسترس نبودن پول کافی ممکن است موفق به خرید بیسکوئیت نشوند. (رکود) در چنین شرایطی، بانک مرکزی این کشور فرضی تصمیم به افزایش پول موجود در کشور از طریق کاهش نرخ بهره میکند. چنین سیاستی را سیاست انبساطی مینامیم.
- سیاست پولی انقباضی (Contractionary Policy): فرض کنید در یک اقتصاد فرضی 3 بیسکوئیت و 5000 تومان پول وجود دارد. در چنین شرایطی فعالان اقتصادی این کشور فرضی بیش از مقدار لازم پول در اختیار دارند و این مسئله موجب تورم میشود. در این شرایط بانک مرکزی این اقتصاد فرضی تصمیم به کاهش میزان پول در دسترس از طریق افزایش نرخ بهره میگیرد. چنین سیاستی را سیاست انقباضی مینامیم.
نقش سیاست پولی در رونق و رکود
بطور کلی سیاستهای پولی انبساطی اقتصاد را به سمت رونق و تورم هدایت میکنند و سیاستهای پولی انقباضی اقتصاد را به سمت رکود و کنترل تورم هدایت میکنند. بنابراین سیاستهای انبساطی عموماً موجب رشد بازارهای سرمایه میشوند. همانگونه که به خاطر دارید، سیاست انبساطی بانک مرکزی در اسفندماه 1398 موجب رشد بازار سرمایه در فروردین و اردیبهشت 1399 شد. بنابراین در نظر گرفتن تصمیمات و سیاستهای بانک مرکزی برای تصمیمگیری صحیح در خصوص سرمایهگذاری در بازار سهام بسیاری حیاتی است.
منابع جهت مطالعه بیشتر
- کتاب پول و ارز و بانکداری؛ نوشته دکتر تیمور رحمانی (عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران) و میررستم اسدالهزاده بالی؛ تهیه و تولید شده در سازمان امور مالیاتی کشور. (بصورت رایگان در این لینک قابل دسترس است.)
- اصول حسابداری (1)؛ نوشته حمید حقیقت و محمدحسین قائمی؛ شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران. (بصورت رایگاه در این لینک قابل دسترس است.)
لینک های مفید
- گزیده آمارهای اقتصادی در وبسایت بانک مرکزی – بخش پولی و بانکی
- ترازنامه بانک مرکزی
- لینکهای مفید اینوستپلاس
اصطلاحات انگلیسی اقتصاد پولی
نقدینگی = money supply
پول = money
شبه پول = near money
اسکناس = currency
سکه = coin
سپرده دیداری = demand deposit یا checking account
بانک مرکزی = central bank
خلق نقدینگی = money creation
پایه پولی = money base
ضریب فزاینده = money multiplier
ترازنامه = balance sheet
داراییها = assets
بدهیها = liabilities
نرخ بهره = interest rate
تورم = inflation
سیاست پولی = monetary policy
سیاست انبساطی = Expansionary Policy
سیاست انقباضی = Contractionary Policy
متشکرم
سلام،
من درست نفهمیدم که تبدیل پول به شبهپول چرا باید باعث تورم شود. همانطور که گفتید افزایش نقدینگی مازاد بر تولید باعث تورم میشود. حالا چه اهمیتی دارد که این نقدینگی سپرده سوددار باشد یا جاری – سپردهی سوددار حتی در بلندمدت باید باعث افزایش نقدینگی هم بشود به خاطر سودی که بانک باید بدهد البته اگر سود موهومی باشد.
ممنون میشود یک بار توضیح بدهید که تبدیل شبه پول به پول چرا این قدر مهم است. من میبینم که اقتصاددانها خیلی روی این تأکید دارند ولی نمیفهمم که مکانیزم اثرش چطوری است.
با تشکر از پادکست خوبتان
سلام و احترام
اینطوری در نظر بگیرید: شبه پول، در بانک گیر کرده و در اقتصاد جاری نیست. وقتی شروع به حرکت میکنه، خرج میشه و صرف خرید کالا و خدمات میشه و بنابراین موجب تورم میشه. شبه پول در واقع اون بخشی از نقدینگیه که در اقتصاد حرکت نمیکنه.
من یک فرمولی دیدم که نشان میداد تورم علاوه بر نقدینگی و تولید، به سرعت گردش نقدینگی هم ربط دارد. با این اوصاف نسبت میزان شبهپول فکر کنم به عنوان یک شاخص استفاده میشود برای اندازهگیری سرعت گردش نقدینگی. نمیدانم درست فهمیدم یا نه؟
با تشکر
درست متوجه شدید. البته یک نکته پر اهمیت رو هیچوقت فراموش نکنید: این حرف ها منعکس کننده تمام و کمال واقعیت نیستند و در عمل اتفاقات پیچیده تری می افته.
سلام
ممنون از پادکست خوبتون. روی موضوعات این چنینی لطفا بیشتر کار کنید چون صرفا کاربردشون توی بورس نیست و به افزایش آگاهی مردم کمک میکنه. چندتا پیشنهاد هم دارم:
1- کار کردن موضوعاتی مثل ربا و بهره و سود، بهره منفی و…
2- در مورد سایتتون لطفا کاری کنید لینکها توی صفحه جدید باز بشه و مستقیم به لینک مربوطه نره. گاهی من دوست دارم هم این صفحه برام باز باشه و هم صفحاتی که بهش لینک دادین رو در تب مجزا ببینم.
3- به نظرم حالا که کپی کردن رو بستید (شخصا خیلی موافق نیستم و معتقدم تولید محتوا علی رغم سختی ولی باید اونقدر تداوم داشته باشه که انگیزه کپی کردن رو از بین ببره) حداقل فایل pdf این مقاله رو با آرم و لوگو و لینک خودتون طراحی کنید و برای دانلود بزارید. من شخصا دوست دارم این مقاله رو پرینت کنم . (البته الان بصورت پی دی اف سیو کردم ولی خودتون طراحی کنید بزارید هم به دیده شدن بهتر شما کمک میکنه هم من فایل بهتری خواهم داشت.
بازم تشکر میکنم از زحماتتون
سلام. از پیشنهادتون ممنون و سپاسگزارم، مد نظر قرار میدیم و لحاظ میکنیم.