قبل از شروع مطلب، باید بگیم که اگه حوصله خوندن این مطلب رو ندارید، میتونید به جاش تمام مطالب این صفحه رو در قسمت اوّل پادکست ما گوش کنید. اگه هم با خوندن بیشتر حال میکنید، بقیه مطلب رو دنبال کنید.
جنجال بزرگ!
یکی از دعواهای تموم نشدنی بین معاملهگران بورس و فارکس (فارکس چیست؟) و بقیه بازارها اینه که بالاخره باید از کدوم تحلیل استفاده کنیم. تکنیکال یا فاندامنتال؟
نکته اینجاست که در واقع این اختلاف نظر اصلاً نباید وجود داشته باشه! دلیلش سادهست: هر کدوم از این تحلیلها در جای خودشون باید استفاده بشن و اینکه فکر کنیم یک نفر میتونه فقط با استفاده از یکی از این دو تا معاملهگر خوبی بشه، تصور بسیار اشتباهیه.
در واقع میشه قضیه رو اینطوری ساده کرد:
یه معامله موفق، سه ضلع مهم داره:
- جهت بازار (صعودی یا نزولی) چیزیه که توسط عوامل فاندامنتال مشخص میشه و تکنیکال نمیتونه تشخیص بده که بازار کدوم طرفی حرکت میکنه. پس در واقع اصل داستان فاندامنتاله.
- حالا بعد از اینکه جهت بازار رو به وسیله روشهای فاندامنتال تشخیص دادیم، میتونیم زمان درست ورود به معامله رو از طریق تحلیل تکنیکال مشخص کنیم و معامله موفقی داشته باشیم. بنابراین تکنیکال فقط یه ابزاره و نمیتونه جهتهای بازار رو پیشبینی کنه.
- مدیریت ریسک معامله که در یک پست دیگه بهش خواهیم پرداخت.
تصور اینکه فقط با تحلیل تکنیکال میشه همه چیز رو فهمید، تصور اشتباهیه که توسط اساتید و کارگزاریهای بورسی تو ذهن معاملهگرهای تازهکار جا انداخته میشه. اونا دوست دارن شما باور کنید که با یه کلاس چند ساعته تکنیکال، میتونید معاملهگر موفقی بشید و اعتماد به نفس بگیرید و پولتون رو بریزید جیب اونا. سود اونها تو باورهای غلط شماست.
بعضی وقتها ممکنه شما یک سهم یا ارز رو فقط تکنیکال تحلیل کنید و روی تحلیلتون معامله کنید و اتفاقاً معامله موفقی هم داشته باشید؛ احتمالاً بعد از این اتفاق، این تصور در ذهن شما به وجود میاد که “خب، پس تکنیکال به تنهایی واقعاً جواب میده!” امّا باید توجه داشته باشید که در این حالت، شما درگیر یه خطای شناختی (خطای شناختی چیه؟) شدید. در واقع ذهن شما چون میخواد باور کنه که تحلیل تکنیکال به تنهایی کافیه، معاملههای ناموفق شما رو در نظر نمیگیره و با دیدن یه معامله موفق با خودش میگه: “حله! پس تکنیکال جوابه!” غافل از اینکه اگه همین روش رو ادامه بده، در معاملههای بعدی قطعاً ضرر میکنه.
بعضیها هم سعی میکنن ثابت کنن که “تکنیکال به ذات خود ندارد عیبی! هر عیب که هست، از تکنیکالیستی ماست.”

بازار مالی یا مکانیکی خودرو؟
برای انتقال بهتر مفهوم، یه مثال جالب میزنیم. معامله تو بازار شباهت زیادی با کار مکانیکی خودرو داره:
- یه مکانیک خودرو، باید درک درستی از نحوه کارکرد موتور ماشین داشته باشه. یه معاملهگر هم باید درک درستی از نحوه کارکرد اقتصاد و بازارهای مالی داشته باشه. بنابراین بعنوان یه معاملهگر، باید به دانش اقتصاد و مالی مسلط باشید.
- هیچکسی با خریدن یه جعبهابزار و پیچگوشتی و انبردست و آچار فرانسه مکانیک خوبی نمیشه! بنابراین هیچکس هم با بلد بودن تحلیل تکنیکال معاملهگر خوبی نمیشه.
- هیچ وقت یه مکانیک نمیاد کل جعبهابزارش رو روی موتور ماشین خالی کنه و انتظار داشته باشه که موتور درست شه. هیچ معاملهگری هم نمیاد یه عالمه خط حمایت و مقاومت و روند و اندیکاتور و اسیلاتور بریزه روی چارت و انتظار داشته باشه که این ابزارها براش بازار رو پیشبینی کنن.
- همونطور که یه مکانیک، در اکثر مواقع از دو سه تا ابزارش استفاده میکنه و بیشتر ابزارهاش کاربرد کمی دارن، یه معاملهگر هم در اکثر مواقع از دو سه تا خط ساده استفاده میکنه و بیشتر ابزارهاش در زمانهای خاصی استفاده میشن.
- انبردست، همه جا انبردسته! چه موقع تعمیر دوچرخه، چه موقع تعمیر ماشین و چه موقع تعمیر هواپیما! تکنیکال هم همه جا تکنیکاله. تکنیکال تو بازارهای مختلف فرق نمیکنه و تفاوت بازارهای مختلف تو فاندامنتالشونه.
- هرچقدر هم ابزارهای مکانیکی پیشرفت کنن، اگه مکانیک کارکرد موتور رو نفهمه نمیتونه موتور رو تعمیر کنه. بنابراین فکر نکنید با استفاده از ابزارهای پیشرفته تکنیکال (مثلاً پرایس اکشن یا time trading) میتونید سر بازار کلاه بذارید!
چه مواردی تو فاندامنتال بازارهای مختلف اهمیت زیادی دارن؟
همونطور که گفتیم، فاندامنتال بازارهای مختلف با هم فرق دارن و شما باید متناسب با بازاری که توش فعالیت میکنید، دنبال فاندامنتال باشید. در بازار نیروهای مختلفی فعال هستن و بعضی از این نیروها باعث کاهش قیمت میشن و بعضیهاشون باعث افزایش قیمت. شما در هر لحظه باید بدونید چه نیرویی در چه جهتی فعاله و قدرت اثرگذاریش روی بازار چقدره. بعضی از نیروهای مهم در فاندامنتال بازارهای مختلف رو اینجا براتون لیست کردیم:
- در بازار فارکس، بر خلاف بازارهای داخلی کشور آمارهای مالی و اقتصادی شفافی وجود دارن و باید این آمارها رو دنبال کنید. آمارهایی مثل تورم کشورها، بیکاری، تولید ناخالص داخلی، شاخصهای قیمت تولیدکننده و مصرفکننده، سیاستهای مالی و پولی بانکهای مرکزی (fiscal and monetary policy) نرخهای بهره، سیاستهای اقتصادی، رخدادهای مهم سیاسی (مثل خروج انگلستان از اتحادیه اروپا یا جنگ تجاری چین و ایالات متحده) و … .
- در بازار بورس، گرچه اخبار رانتی وجود دارن و بعضیها با استفاده ازش پول مفت در میارن، ولی اگه فاندای بازار رو خوب بشناسید، نیازی به اون اخبار ندارید. کسایی که ادعا میکنن بدون رانت نمیشه سود کرد عمدتاً شناخت درستی از بازار ندارن. بعضی از نیروهای اثرگذار تو بازار بورس: آمار فروش بنگاهها، صورتهای مالی و ترازنامهها، رشد و کاهش صادرات، قیمت ارز، رشد و کاهش نرخ مواد اولیه، چشمانداز صنعت و … .
- در بازار ارز، وضعیت ورود و خروج انواع دلار به کشور (حواله و نقد)، سیاستهای بانک مرکزی، شهرهای مهم و موثر روی قیمت دلار (تهران، هرات، سلیمانیه، دوبی، استانبول و …)، نحوه مداخله بانک مرکزی در بازار و …
یکی از نکاتی که در بورس اهمیت زیادی داره و معاملهگرها اصلاً بهش توجهی ندارن، وضعیت دقیق صنایع مختلفه. مثلاً، میشه با اطمینان زیادی گفت که اکثر معاملهگرها نمیدونن شرکتهایی که سهامدارشون هستن دقیقاً چی تولید میکنن و چقدر میفروشن. برای مثال خیلی بعیده که یه معاملهگر تو بازار بورس بدونه تنها تولیدکننده نوع خاصی از ورق فولادی در کشور، شرکت فولاد مبارکهست. بنابراین هر وقت صنایعی که اون ورق رو مصرف میکنن رونق گرفتن، مبارکه هم رونق میگیره. یا وقتی صادرات اون نوع خاص ورق زیاد شد، فقط مبارکهست که داره سود میکنه! بنابراین معاملهگرهای بورس باید صنایع مختلف رو دقیق بشناسن و از جزئیات شرکتهاشون آگاه باشن.